سینا  سینا ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

میوه ی عشقمون

سروش نوشت ..می پرسی و می پرسی

- مامان آدم و حوا چی می دادن بچه هاشون؟؟ -  قبل از پستونک چی بوده ؟ - اولین آتش چه جوری به وجود آمده ؟ - خدا از کی تصمیم گرفته ما رو بیافرینه؟ -مهربون تر از پدر و مادر کی هست؟ و هزاران هزار پرسش دیگه .. دوست دارم بپرس کودکم بپرس.....
20 ارديبهشت 1392

سروش نوشت ...مهمونی!

امشب یه مهمونی کوچولو ترتیب دادی به من زنگ زدی و گفتی: - مامان میشه همه جمع شیم خونه ی مامان جون با عمو وحید اینا مثل گذشته !   یه شب خوب رو ترتیب دادی و به همه خوش گذشت ... فدای مهربونی هات!
26 فروردين 1392

سروش نوشت ...

با یکی از آشنابان می ریم خرید بعد شهر بازی و وقتی برات شام گرفتم میز کناری یه پسر کوچولو هم سن و سال خودت با مامان و باباش داره شام میخوره و یه اسباب بازی جالب دستش داره توجهت جلب میشه وقتی می خوایم بریم دستهامون رو بشوریم خیلی زیبا به بابای اون کوچولو میگی: - سلام ببخشید این چیه ؟؟؟ عزیزم این یه اسباب بازیه که نو ر و صدا ایجا میکنه و مخصوص استفاده توی تاریکی و جشنهاست بیشتر - خوشکله قابلی نداره - نه ..ممنون ..خدا حافظ!!!   او مامان و بابا میگن ما شا لله ..خدا حفظش کنه !! و من توی دلم میگم ان شا الله.....     ...
20 فروردين 1392