sina 7
سروش نوشت ..می پرسی و می پرسی
- مامان آدم و حوا چی می دادن بچه هاشون؟؟ - قبل از پستونک چی بوده ؟ - اولین آتش چه جوری به وجود آمده ؟ - خدا از کی تصمیم گرفته ما رو بیافرینه؟ -مهربون تر از پدر و مادر کی هست؟ و هزاران هزار پرسش دیگه .. دوست دارم بپرس کودکم بپرس.....
نویسنده :
مریم و سعید
1:38
سینا نوشت ..7!و روز معلم ..
سروش نوشت ...مهمونی!
امشب یه مهمونی کوچولو ترتیب دادی به من زنگ زدی و گفتی: - مامان میشه همه جمع شیم خونه ی مامان جون با عمو وحید اینا مثل گذشته ! یه شب خوب رو ترتیب دادی و به همه خوش گذشت ... فدای مهربونی هات!
نویسنده :
مریم و سعید
0:11
سینا نوشت ...6!
سروش نوشت ...
با یکی از آشنابان می ریم خرید بعد شهر بازی و وقتی برات شام گرفتم میز کناری یه پسر کوچولو هم سن و سال خودت با مامان و باباش داره شام میخوره و یه اسباب بازی جالب دستش داره توجهت جلب میشه وقتی می خوایم بریم دستهامون رو بشوریم خیلی زیبا به بابای اون کوچولو میگی: - سلام ببخشید این چیه ؟؟؟ عزیزم این یه اسباب بازیه که نو ر و صدا ایجا میکنه و مخصوص استفاده توی تاریکی و جشنهاست بیشتر - خوشکله قابلی نداره - نه ..ممنون ..خدا حافظ!!! او مامان و بابا میگن ما شا لله ..خدا حفظش کنه !! و من توی دلم میگم ان شا الله..... ...
نویسنده :
مریم و سعید
10:46