نی نی نوشت ....اولین عشق ه مادرانه!

سلام

سلام نی نی مهربونم که می دونم به فکرمی و اذیتم نمی کنی عزیزم

چند روز پیش رفتم دکتر و دیدمت عزیزم

کلی ذوقتو کردم ذوق اون اندام کوچولوت

ببخش کلی گرفتار بودم یادم رفت  برات بگم

اول که دکتر گفت شما کم وزن و ریزه میزه به دنیا میای

عزیییییییزم  بوس برا کوچو لوییت!

بعد هم اینکه بابایی گفته بود ما مجوز سفر بگیریم تا با هم یه جایی بریم

به دکتر که گفتم

برام نامه رو نوشت ...

من گفتم دکتر ممکنه چون ماهم بالاست اتفافی بیفته؟؟

نظر به اینکه پرواز طولانیه؟؟

گفت خب...آره و یا شاید نه ولی اممکنه  که حالت بد شه و بچه خفه شه!!!!!!!!!!!!!!!!

چون ماهت بالاست . چیزی به زایمان نمونده!

البته این امکان یک به ده هزاره ..نگران نباش..من باید به مریض همه چی رو بگم..

دلم ریخت ..

به بابایی گفتم من نیمام

و خلاصه عزیزم من موندم که از شما گله مامان نگه داری کنم تا سلامت ان شا الله به دنیا بیای عزیزم

ان شا الله سلامت به دنیا بیای و با هم بریم یه جایی زیارت گل ه من..

راستی از دکتر پرسیدم

میشه لطفا جنسیت بچه مو بهم بگید؟؟

گفت : خانوم جنسیت اطاق ه عمل !

وا !! بد اخلاق

تازه می گفت : چه فرقی میکنه هر دو یکیه می خواد چه گلی به سرت بزنه؟؟

دختر می خوای یا پسر؟؟

گفتم دوست دارم سالم باشه ..دختر باشه ...

گفت شاید خدا به دلت باشه!!!!!!!!!!!!

یعنی چرا نمی گن؟؟

چه مشکلاتی مردم ایجاد کردند که نمیگن و می ترسند...

خب از بجث جامعه شکافی بگذریم نی نی گلم

خواستم اینو برات بگم عزیزم

نا مرو نگه داشتم که وقتی به دنیا اومدی ان شا الله منت! سرت بذارم ..من به خاطرت از خودم گذشتم

نه عزیزم ..این کوچکترین وظیفمه ..فدات شم...

خب ..عزیز مامان دوستت دارم و ملالی نیست جز دوری شما ..

می بوسمت گلم

قربانت :مامانی