سروش نوشت ...قاصدک!
داریم میریم بیرون یه قاصدک می بینی و بدوبدو میری دنبالش
می گیریش و آرزو می کنی و می فرستیش با فوت محکم تا بره
می گم عزیزم چه آرزویی کردی ؟؟
- نمی گم!
باشه نگو هر جور راحتی..
-باشه! بهت میگم ..اما یه رازه
- آرزو کردم که نی نی و شما و بابایی همیشه سلامت باشید ..و همچنین بابا برام 2 تا سی دی ایکس باکس جدید بخره ..
می خندم و فدای آرزوهای کوچکت میشم ..
فردای اون روز با خاله شهره میریم بیرون و باز یه قاصدک میگیری
و آرزو می کنی از آرزوت میپرسم و تو میگی
بهش گفتم این بار از خدا تشکر کنه چون با قاصدک قبلی از خدا خواسته بودم با خاله شهره برم بیرون...
می بوسمت و توی دنیای کوچیکت خودمو گم میکنم....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی